آیت الله خزعلی با بیان اینکه به رئیس جمهوری که همراه نائب امام زمان (عج) نباشد علاقهای ندارد گفت که مشایی و بقایی، احمدینژاد را از مسیر انقلاب منحرف کردند
آیت الله خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری و دبیرکل بنیاد بین المللی غدیر در گفت گویی با هفته نامه 9 دی به بررسی عملکرد خواص در دوران فتنه 88، جرایان انحرافی و غیره پرداخته که در ادامه از نظرتان میگذرد:
اشاره: کهولت سن، اصلاً شادابی را از چهرهاش نگرفته بود. گرچه پیرمرد انقلابی مجبور بود در منزل سادهاش با "واکر" راه برود اما ذهنش کاملاً جوان و پویا بود. دقت او در رعایت آداب اسلامی از جمله رفتار با میهمانش نشان میداد که او در فقه و شریعت، استخوان خرد کرده.
آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم خزعلی در طراز یک انقلابیِ دو آتشه هنوز هم صراحت لهجه داشت و وقتی با گرمی، 9 دی را پذیرا شد به تجلیل از روند انقلابی 9 دی پرداخت، افتخار کردیم که این فقیه برجسته و انقلابی از مشتریهای 9 دی است. مصمم بود که بگوید "ابداً نترسید؛ از انگها واهمه نداشته باشید و در خط انقلاب با جدیت به پیش بروید." او از اولین افرادی بود که با حکم امام راحل(ره) به عضویت فقهای شواری نگهبان درآمد و علیرغم آنکه وضعیت جسمیاش به او اجازه نمیداد، سالها به پاسداری از قانون و شرع در این جایگاه همت گماشت.
اکنون او عضو مجلس خبرگان رهبری است و این فعالیت را وظیفه انقلابی خود میداند. ویژگی برجسته دیگر او نیز آن است که در کشاکش دنیا و دین، شیرینی دنیا ابداً او را دچار لغزش نساخته است. او همچون زبیر نیست که وقتی فرزندش بزرگ شد، او را از راه به در کند؛ بلکه آیت الله خزعلی نظیر حضرات آیاتی همچون محمدی گیلانی، جنتی، مشکینی در دو راهی انتخاب انقلاب یا فرزند، ترجیح داد که فرزندش را قربانی کند نه انقلابش را و علناً نیز اعلام کرد: «تا اینطور هستی با تو نیستم و اگر هم بمیری جنازهات را تحویل نمیگیرم» گرچه ایمان او آنچنان قوی است که میگوید این دلکندن از فرزند ناخلف و منحرف، سخت نبوده اما این قاطعیت، ما را به تحیّر واداشت.
به خصوص وقتی که او را با دیگرانی به مقایسه بنشینیم که حبّ فرزند، چشم و گوششان را بست و آنان را رویاروی انقلاب قرار داد. از ویژگیهای آیت الله خزعلی، قاطعیت او در بیان مواضع حق است. بارها او رفتار هاشمی رفسنجانی را بدون ترس از جوسازیها نقد کرده و البته تهمتها را هم متحمل شده است. او به یقین یکی از عمارها و الگوهای انقلابیگری در زمان حاضر است.
* متن کامل این گفتوگو با آیت الله خزعلی به شرح ذیل است.
* درخواست ما این است که با توجه به ایام دهه ولایت مختصری درباره حاکمیت جامعه از نگاه اسلام برای ما توضیح بفرمائید.
آیت الله خزعلی: خطبه 214 نهجالبلاغه چاپ مصر، امیرالمومنین(ع) حق را منحصر میکند به خدا و میگوید کسی بر کسی حق ندارد و خداوند حقوق مردم را از حقوق خودش اضافه کرده، یعنی حتی پیغمبر هم حق ندارد و امام هم حق ندارد و میفرماید: «اعظم مفترض من تلک الحقوق حق الوالی علی الرعیه و حق الرعیه علی الوالی» اصلا کسی بر کسی حق ندارد، حتی پدر و مادر بر فرزند یا فرزند بر پدر و مادر، زن بر شوهر یا شوهر بر زن. هیچ کس حق ندارد، حق فقط مال خداست.
«ثم افترض سبحانه من حقوقه، حقوق افترضها ببعض الناس علی بعض.» پس حق مال خداست. پس "انما ولیکم الله" که آمده ولی خداست و "رسوله والذین آمنو والذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکوه و هم راکعون." خداوند میفرماید که من، پیغمبر را ولی شما قرار دادم. من، علی را ولی شما قرار دادم. بنابراین ولی اینها هستند که منحصر است. و البته ولی باید پاک باشد، در مورد پیامبر، خداوند میفرماید: «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» و درباره اهل البیت(ع) میفرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» پس آنهایی که خداوند میخواهد ولی باشند اینها هستند که به حکم این آیه، اینها در خواب و بیداری، نه عمدی نه سهوی هیچ خطایی نمیکنند و بعد از ائمه به خصوص امام زمان(عج)، فقیه عادل مخالف با هوی، عارف به احکام، من او را ولی میدانم و کسی که با او مخالفت کند، با من مخالفت کرد. بنابراین ولی فقیه جانشین خداست و با واسطه جانشین پیامبر، جانشین ائمه است و این شوخی نیست که ما با آن بازی کنیم. بدیهی است که در هر زمان باید کسی باشد که مردم را نگهبان باشد. بحمدلله خدا این منت را بر ما نهاد مثل امام خمینی(ره) حرکت کرد که البته شناخت امام هم مشکل است، خیلی مشکل است. یک وجود عجیبی بود. الان من در کتابخانهام عکس دو نفر را گذاشتهام، یکی عکس امام(ره) و یکی عکس آقای شیخ علی اکبر الهیان که با هر دو کار میکردم.
*این آقای شیخ علی اکبر الهیان در چه دوره ای بودهاند؟ ویژگی ایشان چه بود؟
ایشان در قم مدفون است. من با این پای ناراحتم هر وقت میروم قم حتما سر قبر ایشان (در وادیالسلام حجره 123) میروم. ایشان خیلی مواظب کار بود، امام با ایشان در خود سازی کار می کرد.
*یعنی ایشان استاد اخلاق حضرت امام بود؟
استاد نبود ولی با همدیگر کار میکردند. بعد ایشان جدا شد، امام فرمود تو پریدی و رفتی من ماندم و درجا زدم؛ و من از خواهر زاده ایشان آقاشیخ مجتبی قزوینی که استادمان بود سؤال کردم که چیزهایی که خودتان دیدید به من بگویید. استاد ما گفت: زمانی که آقای الهیان در سن 26 یا 27 سالگی بود آمد منزل ما و من به دایی ام گفتم: «و النا له الحدید» یعنی آهن را برای داود نرم کردیم. میخواست دایی را به سخن وادار کند. گفت که یعنی بی آتش، بی کوره این آهن را نرم کردند؟ آقای قزوینی گفت: دایی ام یک نگاهی به من کرد و گفت: این داود است، پیغمبر است رتبهاش خیلی بالا است.
این ویژگی را خدا به طلبههای خودتون هم داده و بعد با دستش سینی مسی را گرفت مثل کاغذ، پاره کرد! ایشان یک چنین کسی بود. آقای بروجردی بر جنازه آقای الهیان نماز خواند. گفت دوست داشتم تو بر جنازه من نماز بخوانی. دنیا همه را گول زد ولی تو دنیا را گول زدی. اینقدر رتبهاش بالا بود. امام (ره) و ایشان با هم اخلاق کار میکردند. پس ما ولایت فقیه را از جانب خدا میگیریم، تا حتی مثل این شخصیت های عزیز و شریف، همه را از خدا می گیریم.
*ویژگی های برجسته مقام معظم رهبری از نگاه شما چه مواردی است؟
آقای خامنهای هم خیلی عالی است. ما 20 سال پیش که ایشان را انتخاب کردیم، به ایشان ارادت داشتیم اما نه به این اندازه، به لطف خدا الان امور خیلی خوب اداره میشود، عزّتمان خیلی خوب حفظ میشود. الان حرفهایی که میزند و مواضعی که اتخاذ میکند، مثل این است که از جایی میگیرد؛ برای من عادی نیست، این تسلط ایشان الهی است. در برابر آمریکا، در برابر فتنهها، این مدیریت هوشمندانه ایشان تمام نقشههای شوم را نقش بر آب کرد.
البته حضرت آیت الله خزعلی مستحضر هستید که متأسفانه در همین فتنه و کودتای دو سال قبل برخی از خواص پا به پای رهبری حرکت نکردند ... اینهایی که در این فتنهها دودوزه بازی میکنند، دو پهلو صحبت میکنند، هر چند یک وقتی هم در کار انقلاب بودهاند، اینها چیزهایی در باطن دارند که الان دارد آشکار میشود. یعنی شما این رفتارهای اینها را زمینه آشکار شدن باطن برخی از این افراد بدانید که تقریباً یک شفافیت جدید در این بدنه اجتماعی انقلاب در حال شکلگیری است. شکی نیست؛ من قبلاً هم با اینها مخالفت میکردم.
آن موقعی که هیچ کس صحبت نمیکرد؛ برخی به من میگفتند چرا شما تنها صحبت میکنید، چرا دیگران علیه این آقایان موضع نمیگیرند. بعد به فاصله مختصری وزیر اطلاعات آقای مصلحی آمد و در فیضیه گفت: آقای هاشمی با این فتنهگران همراه بوده، همه گفتند "هاشمی؛ بصیرت، بصیرت."
البته حضرت استاد امثال ما را هم خیلی سرزنش میکنند، ما را با چوب تندروی، با انگ اینکه شما منطقی نیستید، میکوبند. واقعا ما الگوهایمان مثل حضرتعالی است، مثل آیت الله جنتی، آیت الله یزدی، آیت الله مصباح، ما وقتی به شما بزرگان نگاه میکنیم، خودمان را نه تنها تندرو نمیدانیم، بلکه عقب میبینیم که باید به شما برسیم. ما این صراحت و شفافیت را از شما یاد گرفتیم. ولی با این هجمهها باید چه کنیم؟
شما ابداً نترسید، کار خودتان را برای خدا انجام دهید و از این انگها واهمه نداشته باشید.
البته گاهی رهبری به خاطر حفظ کردن مصلحت مردم مجبور است اقشاری را پیش خودش بنشاند ولی دلش از آنها پرخون است. ما هم باید مثل رهبرمان دل پرخون داشته باشیم. طوری باید عمل کنیم که در جامعه شکاف ایجاد نشود اما تمجید کردن از این افراد که خون به دل رهبر انقلاب میکنند، غلط است. چندین سال قبل من به آقای مصباح میگفتم که خاتمی خوب کار نمیکند. ایشان گفت: «خاتمی سیئه من سیئات هاشمی». تعبیر درست همین است. چند شب قبل هم که از مشهد میآمدیم در محضرشان بودیم در فرودگاه مشهد؛ ایشان نیم ساعت زودتر از پرواز من حرکت کرد.
من ایشان را آدم چیز فهمی میدانم مثل آقای مطهری است و من از مدتها قبل آقای مصباح را مطهری دوم لقب داده بودم چون ایشانهم شخصیتی بیپرواست. آن روز که کسی جرأت حرف زدن نداشت، ایشان گفت که خاتمی سیئه من سیئات هاشمی ...
*این سؤال مطرح میشود که چرا بعضی از آدمها گذشتهای دارند که در این گذشته دفاع از ولایت، مبارزه با جریان نفاق، صراحت، همه این ویژگیها هست ولی در آینده شما میبینید که در یک مقاطع دیگری همین آدمها خودشان تبدیل میشوند به یک گزینهای شبیه همانها. این تغییر و تحول در آدم ها چطور رخ میدهد؟ به ویژه در خواص؟
ببینید، زبیر از کسانی بود که خیلی از علی(ع) دفاع میکرد، در مقابل ابوبکر شمشیر کشید، شمشیر را از دستش گرفتند؛ ولی همین زبیر جنگ جمل را برپا کرد و با کمک طلحه و برخی دیگر، عدهای از مردم را به کشتن داد! خب این آدم در باطنش صفاتی هست که گاهی این صفات سر بیرون میآورد.
من در این طور شخصیتها مطالعه میکنم که چرا اینها اینطور شدند؟ مثال میزنم قبلاً در ایران یک آقایی که الان ایران نیست، حب زن زیاد داشت، دوست داشت زیاد زن بگیرد، چهار تا زن داشت، حالا خدا شهوت داده و نعمت بزرگی است، در یک راه مصرف کنید؛ اگر میتوانید خیلی قدرت دارید چهارتا زن بگیرید و استفاده کنید، دیگه اشتهای بیشتر چرا؟ کار این شخص رسید به جایی که با رسوایی از کشور بیرون رفت.
متأسفانه این آقایان بعضیهایشان حب جاه دارند، برای همین وقتی یکی مثل آقای خامنهای با اصرار خبرگان و اکراه خودش جلو می افتد و در جلو افتادنش هم واقعا محق است، این حب جاه در آن فرد باعث می شود تحمل نکند. لذا ما هر روز باید حساب کار خودمان را بکنیم که حبی در باطن جانمان هست و شاید روزی بیاید سراغمان.
یعنی مثل طلحه یا زبیر که بعد از سقیفه جزء هشت نفری بودند که کنار سلمان و مقداد و ابوذر و عمار جلوی خانه حضرت علی(ع) آمدند و میخواستند حق امیرالمومنین را بگیرند، در واقع در همان زمان هم اینها حب ریاست در دلشان بود؟
بله این حب بوده ولی سر در نمیآورد. فعال شدن این حب زمینه میخواهد، تحرک این وضعیت نفسانی زمینه می خواهد ...
* حاج آقا! راه جلوگیری چیست که آدم گرفتار حب جاه و مقام نشود؟
راهش این است که باور کنیم لا حول و لا قوه الا بالله ، این را باید بدانیم که هر حرکتی میکنیم بهواسطه خداست. این است که اگر هر روز به یاد بیاوریم 34 بار بگوییم الله اکبر، 33 مرتبه الحمدالله، 33 مرتبه سبحان الله که گاهی بزرگان یک ساعت طول میکشد تا این ذکر را بگویند. الله اکبر که میگفتند یک جور میلرزیدند و اینها مواظب خودشان بودند. آنها که اتقیا هستند هر روز مواظبت میکنند.
*یعنی کمکم آدم به این ورطه میافتد؟
بله، انسانها کم کم تغییر میکنند. انسان باید بیدار باشد که عظمت مال خداست و حقوقی هم که دارد مال خداست، همان که اول گفتم. امثال امام(رحمت الله علیه) و امثال آقای الهیان اینها بیدار بودند، هر روز ملاحظه میکردند. آقای الهیان چیز عجیبی بود. هر روز ملاحظه میکرد.
* حضرتعالی از مدافعین جدی آقای احمدینژاد بودید که البته این حمایت همواره مانند بسیاری از نیروهای دیگر انقلاب، حمایت از وجود شاخصه ها در شخص احمدی نژاد بوده. خب شخص احمدی نژاد واقعا در طول این سالها و بهویژه در دولت نهم خیلی زحمت کشید، خیلی تلاش کرد و خیلی هم به او حمله شد و البته خیلی هم از او حمایت شده اما همین فرد، 11 روز در خانه مینشیند! در حالی که میبیند بعضیها دارند از همین خانهنشینی علیه رهبری استفاده میکنند. خب سؤال این است که آیا این هم غرور است یا واقعاً تغییر است یا اصلاً از اول این آدم اینطوری بوده است؟
این که از اول اینطور بوده را نمیتوانیم بگوییم. چنین چیزی به دست نمیآوریم، ممکن است، ولی ظواهر این را نشان نمیدهد. اولش درست کار میکرد منتهی بعدها ورود برخی اطرافیان، این تغییر را ایجاد کرد. من در دوره بیماریم در بیمارستان بهمن بودم که از طرف رهبری معظم، آقای محمدی آمدند، از طرف ریاست جمهوری هم خواست کسی بیاید، گفتم چه کسی میخواهد بیاید؟ اگر مشایی بخواهد بیاید نمیگذارم، گفتند سیدی است که در مجلس است؛ آقای میرتاجالدینی، گفتم چون او با ما بوده بیاید عیبی ندارد. البته با چند خبرنگار آمد که گفتم خبرنگار داخل نیاید. گفتم من علاقهمندم به رئیس جمهوری که همراه با نایب امامزمان باشد و الا من علاقهای به آن فرد ندارم.
* این پیغام شما به گوش آقای احمدی نژاد رسید؟
لابد به ایشان گفتند؛ گفتم الان هم اگر بخواهد با من ملاقات کند، دیگر ملاقات نمیدهم. در اسفند ماه سال گذشته با آقای احمدی نژاد خلوت کرده بودیم، گفتم رهبر از شما تعریف میکند ولی میگوید که گاهی هم به حرف من عمل نمیکند. گفتم: آقای احمدی نژاد، اونجا شما رئیس جمهور نیستی اونجا شما شاه هستی! این را به او گفتهام.
* با خود آقای مشایی شما مواجههای نداشتید؟
چرا دوبار آمد اینجا (منزل).
* قبل از این حوادث؟
بله، حالا که اصلاً من راهش نمیدهم.
*خب اینجا آمد چه گفت؟
من به او گفتم: دو نفر هستند که دارند دوستان امام زمان را اذیت میکنند. گفتم یکی از آنها در تهران است و یکی در مشهد. مشایی به من گفت که من چه میکنم و چه کنم تا این موضوع برطرف شود، بعد هم هیچ کاری نتوانست بکند. فهمیدم این کاره نیست و بی خود میگوید. اتفاقاً بعداً در جایی با هم روبرو شدیم و گفتم، باز دیدم کاری نکرده. این مشایی و بقایی، احمدی نژاد را از آن مسیری که داشت، منحرف کردند. بقایی دشمن اهل علم است.
* حضرت استاد! الان به عید غدیر هم نزدیک هستیم، میشود آدم به امام برسد بدون واسطه نائبش؟ الان بعضیها این بحث را به نوعی مطرح میکنند که میشود آدم به امام برسد درحالی که نیازی به نائب امام نباشد. در دوره غیبت این ممکن است؟ حتی در دوره ظهور وقتی که امام جانشین دارد، این ممکن است؟
خود آنها اگر بخواهند[امام معصوم] بله ممکن میشود، ولی هر ادعایی را نمیشود باور کرد.
خب الان بعضی افراد هستند که مدعیاند. اینها میگویند که ما الزاماً نیاز به ولایت فقیه نداریم، وقتی خودمان میتوانیم به امام برسیم...
دروغ میگویند؛ همین انحرافی که پیدا کردند یعنی به جای اسلام، ایران را نشاندند، این یعنی چه؟! این را من به آقای احمدی نژاد هم گفتم که ما ایران را نداریم، اسلام برای همه کارها است، ایران نداریم شما چرا از مردم دعوت کردید برای ایران؟ الان هم باز لفظ انسانی را بکار می برند. بیداری انسانی! این که بیداری اسلامی است. بیداری انسانی که فردا میگویند برای انسان است نه برای اسلام.
*جناباستاد، بعضیها میخواهند القا کنند که فتنه تمام شده، در حالی که رهبری در سفر اخیرشان به کرمانشاه بعد از دو سال و نیم باز هم از فتنه یاد کردند، تکلیف ما با این جماعت چیست که هنوز هم حاضر نیستند کلمه فتنه را به کار ببرند یا دو پهلو حرف می زنند یا تلاش می کنند فتنه و آن ایام از اذهان مردم پاک شود؟
خود این رفتار نوعی انحراف است. این رفتار یعنی این آدم ها انحراف پیدا کردهاند و با فتنهگران همدست شدهاند دیگر. بعضی وقتها دوستان ما فراموش میکنند بالاخره یک عدهای در فتنه که آقا خون دل میخورد، سکوت کردند، من میگویم آن روز یوم العمل بود و امروز یوم الحساب است ...
* بعضیها الان که نزدیک انتخابات شده دوباره برگشتهاند ولی میخواهند آن دورهها را کسی به یاد نیاورد. اینهایی که در فتنه ساکت بودند را باید جزء اصولگراها بدانیم؟
اینها دارند اصولگراها را تضعیف میکنند، باید بیدار باشند، کسی که دوپهلو صحبت میکند در حالی که امام خودش را میشناسد، رهبرش را میشناسد، اینها مریض هستند، خداوند هم میخواهد مرض اینها را آشکار کند و مردم هم میفهمند نه اینکه بگوییم نمیفهمند.
*درباره این فساد اخیر که اتفاق افتاد، حضرتعالی چطور آن را می بینید؟
این خودش یک فتنه عظیم بود. چون خبرش مردم را اذیت کرد. مردم می گویند چرا مسئولان مربوطه اینقدر سست بودند؟ چرا اینها کاری نکردند؟ چرا آقای خاوری باید برود خارج؟ چرا بایستی دو تابعیتی باشد؟ اینها هست که برای مردم سؤال میشود و اذیت میشوند. راست هم میگویند. مدیران چه کارهاند؟ باید قطعاً اینها را به جزا برسانند. البته این آقای اژه ای دارد خوب کار میکند، نباید جلویش را بگیرند.
*حضرتعالی از جهات مختلفی برای جامعه ما الگو بودهاید، قاطعیت شما، صراحت شما، دفاع از ولایت، الحمدالله از ابتدا تا الان وقتی آدم نگاه میکند می بیند حضرت آیت الله خزعلی بالاخره یک خط مشخصی دارد. از جمله ویژگیهای شما که الگو بوده، برخوردی بود که شما با آقازاده خودتان داشتید. یعنی الان مردم شما را با آقای هاشمی مقایسه میکنند میگویند چرا آقای هاشمی اینطور نبود؟ برخی از علما بین بچهشان و انقلاب، انقلاب را انتخاب میکنند و برخی از آقایان بین بچهشان و انقلاب، بچه را انتخاب میکنند! با اینکه انقلاب به این عظمت با این همه شهید؛ سؤال من این است که آیا گذشتن از بچه و رسیدن به انقلاب کار سختی است؟
اصلا سخت نیست. اگر دین را باور داشته باشیم؛ بدن ما نعمت خداست، روح ما نعمت خداست، عواطف و عقل ما نعمت خداست ولی دین ریشه همه اینهاست. طبیعی است که بین ریشه و تنه، ریشه مهمتر است. من به پسرم گفتم تا اینطور هستی من با تو نیستم. اگر هم بمیری جنازهات را تحویل نمیگیرم. در جلسه ترحیمت هم شرکت نمیکنم. اگر من مُردم تو میتوانی بیایی ولی دوست دارم نیایی. من را تشییع نکن. البته الان دارد نرم میشود.
* پس الحمدلله این نصایح و هشدارهای شما اثر کرده ...
امیدوارم بلکه نرم بشود. گفتم اگر هفت میلیارد جمعیت کره زمین پشتیبان تو باشند با خدا چه کار میکنی؟ خدایی که قلب سحره فرعون را برمیگرداند میشود تبعه موسی. خدایی که به مادر بچه می گوید بچه را در رودخانه بگذارد! بعد می گوید که ما بودیم که قلب او را محکم کردیم. بعد زن موسی را عاشق بچه میکند، بعد به لب بچه میگوید از این پستان شیر نگیر. بچه هم شیر میخواهد هر که را میآورند، شیر نمیگیرد. بعد خواهر موسی به فرمان مادر میآید میگوید من کسی را سراغ دارم بگویم بیاید؟ میگویند ممنون بگو بیاید. خب چه کسی این کارها را میکند، باید در همه حالات خدا را در نظر داشته باشیم.
البته ما در این صحنه امتحان قرار نگرفتیم. قطعا راحت است برای آنهایی که یک دوره تمرینی را پشت سر گذاشتند و سخت است برای آنهایی که دلبستگی دارند. توجه به خدا همه چیز را آسان میکند، توجه به خدا. مشکل برخی از این آقایان این است که به خدا توجه ندارند به قدرت توجه پیدا کردهاند. اگر اعتماد به خدا باشد همه چیز حل میشود.
* حضرت آیت الله خزعلی نمی دانیم شما اخبار انتخابات مجلس را هم پیگیری می فرمایید یا نه . خب الان بحث ائتلاف اصولگرایان مطرح است. از طرفی هم جمعی از حامیان منطقی دولت مجموعه ای به نام جبهه پایداری راه اندازی کرده اند که البته دست گرم علمایی مانند آیت الله خوشوقت و آیت الله مصباح را هم بر سر خودشان دارند ولی الان فشار زیادی آورده میشود که کوتاه بیایند و رفتار برخی از آقایان را در فتنه 88 فراموش کنند! دوستان جبهه پایداری معتقدند که باید روی اصول پافشاری کرد و نباید عملکرد برخی از این آقایان را در فتنه 88 فراموش کرد، نظر حضرتعالی چیست؟
ابداً نباید این رفتارها را فراموش کرد، بله یک موقع است که واقعاً اینها از رفتاری که داشتهاند برمیگردند ما میپذیریم اما اگر هنوز در قلبشان مواضع دیگری دارند و به نوعی حقه و سیاست میکنند، نمیشود پذیرفت. این دنیا دنیای امتحان و ابتلای ماست. متأسفانه برخی از ما انسانها در امتحانهای کوچک کم میآوریم و همین باعث می شود که بعداً در امتحانات بزرگتر اجتماعی هم کم بیاوریم.
* خیلی متشکریم که فرصتی را در اختیار ما قرار دادید.
خدا انشاءالله شما را و دوستانتان را موفق بدارد بتوانید تا به خوبی از انقلاب اسلامی و ولایت فقیه دفاع کنید و قلم بزنید.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : آیت الله خزعلی, فتنه 88, يوم العمل, يوم الحساب, نقش مشايي و بقايي, انحراف مشايي و بقايي, جرایان انحرافی, ,